چفیه های خاکی شهدا

بسم الله الرحمن الرحیموقتی کسی نبود...از حالات اسمان می توان فهمید که خبری از باران نیست دل اهالی مثل صحرا و زمینها خشکیده است آنها منتظر بارانی هستند که دل و روحشان را مانند بارانی که بر کویر و صحرا می بارد سر سبز و شاداب کند. خبری از باران وشادابی نیست انگار که این مردم مرده اندکسی با کسی کاری ندارد ولی رحمت آن است که کسی هم درد و همراهت باشد مهاجر آمد جوانانی پر تلاش و زحمت کش در عین حال جهادی از رخسارشان می توان فهمید برای کمک آمده اند کسی باورشان نداشت حتی حالا که رفته اند به زمینهای ما عطری از امید پاشیدند آنها بذری با خود آوردند به نام امید و حیاتی تازه بر روح و جان ما بخشیدند قلم من از وصف بچه های مهاجر عاجز است اما همین بس که کارمهاجر امید تازه ای و تلاش جدیدی در دل اهالی چاه دادخدا ایجاد کرد. [ دوشنبه دوازدهم فروردین ۱۳۹۸ ] [ 13:59 ] [ احمد شهریاری ] [ ] چفیه های خاکی شهدا...ادامه مطلب

[ شنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 7:18 ] [ احمد شهریاری ] [ ]

چفیه های خاکی شهدا...